زمان مطالعه: 5 دقیقه

چطور شهود را کنار بگذاریم و داده‌محور تصمیم‌ بگیریم؟

چطور شهود را کنار بگذاریم و داده‌محور تصمیم‌ بگیریم؟

تصمیم‌گیری یکی از مهم‌ترین کارهایی است که راهبران سازمان‌ها انجام می‌دهند. بسیاری از سازمان‌های موفق دنیا می‌کوشند این تصمیم‌گیری‌ها را به روش داده‌محور انجام دهند. تصمیم‌گیری داده‌محور فرایند جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها و تصمیم‌گیری بر اساس اطلاعات به دست آمده در این فرایند است.

تصمیم‌گیری داده‌محور یعنی چه؟

اصطلاح «تصمیم‌ گیری داده‌ محور» ممکن است حشو به نظر برسد، چرا که در هر حال  هر کسی  که باید تصمیمی بگیرد به اطلاعات تکیه می‌کند. بنابراین این پرسش پیش می‌‌آید که تصمیم‌گیری داده‌محور چه فرقی با شکل‌های سنتی تصمیم‌گیری دارد؟ پاسخ این است که در تصمیم‌گیری داده‌محور، شرکت‌ها داده‌ها را به صورت روش‌مند جمع‌آوری و به دقت تحلیل می‌کنند. با این کار، اطلاعات با دقت بیشتری واقعیت را بازنمایی می‌کنند.

مدیران کسب‌وکارها معمولاً برای تصمیم‌گیری به منابع اطلاعاتی کمّی و کیفی تکیه می‌کنند. تفاوت میان این رویکرد و تصمیم‌گیری داده‌محور، در شیوه جمع‌آوری و تحلیل داده‌هاست. در نبود فرایند نظام‌مند جمع‌آوری و تحلیل داده، آنچه ما ممکن است به‌عنوان داده‌های قابل‌اتکا در نظر بگیریم، در واقع ملغمه‌ای خواهد بود از شواهد داستان‌گونه، ادراکات شخصی و اطلاعات گزینشی. داده‌هایی که به روش نظام‌مند جمع‌آوری و تحلیل نشده‌اند بعضاً شامل شهود و تجربه‌اند و چندان علمی نیستند.

البته نمی‌توان جایگاه شهود در کسب‌وکار را انکار کرد. ولی وقتی‌که ابعاد سازمان بزرگ‌تر و حجم پول در جریان بیشتر می‌شود، اتکا بر غریزه بسیار خطرناک می‌شود. همان طور که پیش‌تر گفتیم، با تصمیم‌گیری داده‌محور، فرایند جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها، روشمند و دقیق می‌شود و به همین دلیل اطلاعات، تصویر دقیق‌‌تری از واقعیت را به ما نشان خواهند داد.

براندون اندرسون، استراتژیست ارشد گروه تحلیل‌های بازاریابی سرالیتیکز (Ceralytics) می‌گوید: «اتکای صددرصد به داده‌ها و کنارگذاشتن شهود یکی از مشکلاتی است ما همه‌جا آن را مشاهده می‌کنیم. درست است که داده بسیار خوب است، اما به‌خاطر طبیعتش، نمی‌تواند به تفکرهای خارج از چارچوب کمک کند. شهود به انسان‌ها وابسته است. ولی استفاده از داده راه بسیار خوبی است برای اینکه به شما نشان دهد کاری که دارید می‌کند، درست است یا نه؟ داده همچنین الگوهایی را شناسایی می‌کند که آدم‌ها به خاطر مشغله زیاد در حالت عادی آن‌ها را نمیببینند. داده یک ابزار است: یک ابزار ضروری. ولی تنها ابزار تصمیم‌گیری نیست.»

عقل سلیم هم مهم است، به‌خصوص وقتی در نظر بگیریم که همبستگی بین چیزها لزوماً به معنای رابطه علت و معلولی بین آن‌ها نیست. وارن بافت، سرمایه‌گذار مشهور، یک‌بار به کنایه درباره علاقه بی‌حدوحصرش به فست‌فود گفته بود: «من جداول آماری را بررسی کردم، دیدم پایین‌ترین میزان مرگ‌ومیر در میان شش ساله‌هاست. بنابراین تصمیم گرفتم مثل یک شش‌ساله غذا بخورم.»

مراحل داده‌محور شدن سازمان‌ها

مراحل داده‌محور شدن سازمان‌ها

وقتی درباره داده‌های بزرگ حرف می‌زنیم، چشم‌های همه خیره می‌شود. بعضی از مردم در مواجهه با عددها اضطراب می‌گیرند. شاید به همین دلیل است که حرف‌زدن از تحلیل داده آن‌ها را می‌ترساند.

ابزارهای هوش تجاری، با خودکارسازی جمع‌آوری داده‌ها و پنهان کردن فرایند‌های تحلیل، کمی از این ترس کم می‌کنند. اما باید در نظر بگیریم که همان طور که کتاب رنگ‌آمیزی نمی‌تواند توانایی‌های هنری شما را تقویت کند، در اختیار گرفتن این ابزارها هم نمی‌تواند فرهنگ تصمیم‌گیری داده‌محور را در سازمان تقویت کند.

ساختن یک فرهنگ داده‌محور، نیازمند تعهدی طولانی‌مدت به آموزش همه اعضای یک سازمان و پشتیبانی مقامات ارشد سازمان از این تلاش است. حتی اگر همه این کارها را هم بکنیم، مدیران باید بپذیرند که تحول ناشی از این مسیر جدید کسب‌وکار، زمان‌بر است.

برای نتیجه گرفتن از تحول ناشی از فرهنگ داده‌محور، سازمان‌ها معمولاً ۵ مرحله را طی می‌کنند:

  •   داده انکاری: در این مرحله سازمان بدگمانی فعالانه‌ای نسبت به داده‌ها دارد و از آن‌ها استفاده نمی‌کند.
  •   بی‌تفاوتی نسبت به داده: سازمان هرچند تأثیر داده‌ها را انکار نمی‌کند، اما علاقه‌ای هم به جمع‌آوری و استفاده از آن ندارد.
  •   توجه به داده: کسب‌وکار داده‌ها را جمع‌آوری می‌کند و شاید از آن برای رصد وضعیت نیز استفاده کند. اما سازمان تصمیم‌هایش را بر اساس داده نمی‌گیرد.
  •   داده آگاه: در این مرحله مدیران به‌صورت انتخابی از داده‌ها برای کمک به بعضی تصمیم‌گیری‌ها استفاده می‌کنند.
  •   داده‌محور: در سازمان‌هایی که به این مرحله رسیده‌اند، داده، نقش محوری در بیشتر تصمیم‌های سازمان بازی می‌کند.

بعضی از استراتژیست‌ها، مرحله «داده آگاه» را مرحله نهایی فرایند داده‌محور شدن سازمان‌ها در نظر می‌گیرند. آن‌ها معتقدند که این دیدگاه نقش بیشتری را برای قضاوت انسانی در نظر می‌گیرد و میان استفاده از داده و تخصص‌ها و نظرات انسانی تعادل برقرار می‌کند.

با بلوغ سازمان‌ها در مرحله داده‌محوری، آن‌ها معمولاً در استفاده از تحلیل داده‌ها، از توصیف به سمت تشخیص، پیش‌بینی و در نهایت تجویز پیش می‌روند.

تصمیم گیری داده محور

فارغ از ابعاد و نوع کسب‌وکار، سازمان‌های داده‌محور ویژگی‌های مشترکی دارند:

  • تأکید بر جمع‌آوری داده.
  • سرمایه‌گذاری در ابزارها و توانایی‌هایی که داده‌ها را معنادار می‌کنند.
  • تعهد به دسترس‌پذیر کردن داده‌ها.
  • توجه به ایده‌های داده‌محوری که از سطوح مختلف سازمان می‌آید.
  • التزام به پیشرفت دائمی.

پاکو ناتان، دانشمند با تجربه علوم داده در درون دات ای آی (Derwen.ai) معتقد است در مسیر تبدیل‌شدن به سازمان داده‌محور، کنار زدن موانع، یک تغییر فرهنگی مهم برای کسب‌وکارهاست. او می‌گوید: «رایج‌ترین اشتباه این است که سازمان‌ها تمایل دارند به مشکلات پیچیده‌شان با درست‌کردن دپارتمان‌های بزرگ جدا از هم یا به‌اصطلاح سیلوهایی از افراد، فرایندها، داده‌ها و … پاسخ دهند.»

ناتان ادامه می‌دهد: «این دپارتمان‌های بزرگ و جدا از هم (سیلوها) دشمنان کسب‌وکارهای داده‌محور هستند. سیلوها بدهی فنی (به راه‌حل‌های مقطعی که در بلند بر مشکلات می‌افزایند به شکل استعاری بدهی فنی می‌گویند) و مشکلات دیگری ایجاد می‌کنند. سیلوها سازمان‌ها را حتی از شروع کردن کار با داده‌ها برحذر می‌دارند. تعبیه زیرساخت‌های مؤثر داده، نقدکردن بدهی فنی و حذف سیلوها، پیش‌شرط ورود به داده‌محوری است.»

مدیریت تحول در سازمان‌ها به شکل فزاینده‌ای در حال داده‌محور شدن است. آن‌طور که مایکل توشمان، استاد مدرسه کسب‌وکار هاروارد و همکارانش نوشته‌اند تحلیل‌هایی که از ترکیب‌های داده‌ای پیچیده استفاده می‌کنند، نقش مهمی در مدیریت کارآمد تحول در سازمان‌ها ایفا می‌کنند.

با تسهیل فرایندهای بهبود مستمر از طریق کلان‌داده، این پدیده که شرکت‌ها دائما تغییراتی در خود ایجاد می‌کنند بیشتر به چشم می‌آید. آن‌ها شاخص های کلیدی را رصد می‌کنند و سپس بر اساس یافته‌ها باز هم تغییرات بیشتری اعمال می‌کنند. مدیریت تحول داده‌محور نسبت به روش‌های سنتی امتیازاتی دارد. تصمیم‌گیری داده‌محور کمتر بر تخصص چند رهبر اصلی سازمان استوار است و با تکیه بر واقعیات، تصمیم‌گیری باکیفیت‌تری را به ارمغان می‌آورد. ظرفیت بیشتری برای تغییر ابعاد سازمان دارد، برای مدل‌سازی سناریوهای تحول چالاک است، و ظرفیت اِعمال سریع تغییرات موردنظر را دارد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

تصمیم‌گیری داده‌محور، فرایندی است که سازمان‌ها در طی آن از شیوه‌های سنتی تصمیم‌گیری به‌سوی شیوه‌های علمی می‌روند. علوم داده این امکان را در اختیار سازمان‌ها می‌گذارد که اطلاعاتی که در دسترس دارند، بازنمای دقیق‌تری از واقعیت باشند. وقتی‌که واقعیت را دقیق‌تر می‌شناسیم حتماً تصمیم‌های بهتری هم خواهیم گرفت.

داده‌محور کردن تصمیم‌گیری در سازمان البته فرایند سریعی نیست. برای داده‌محور شدن به‌کارگیری ابزارهای داده‌محوری کافی نیست؛ سازمان‌ها باید به‌صورت بنیادی تغییر کنند. این تغییرات نیازمند توجه مدیران، فعالیت کارکنان و البته استفاده از متخصصان علوم داده است.

فرایند داده‌محور شدن سازمان با طی مراحل مختلفی تکمیل می‌شود و نیازمند یک تغییر اساسی در فرهنگ سازمانی است. با همه این‌ها نتیجه‌ای که از داده‌محور شدن حاصل می‌شود، تحول بزرگی در سازمان ایجاد خواهد کرد.

منبع Smartsheet

 

دیدگاه شما