وقتی تصمیمهای یک سازمان مبتنی بر داده باشد، روند بهرهوری بهبود یافته، کانالهای درآمدزایی بهروزرسانی شده در نهایت حضور در عرصه رقابت بازار تا اندازه قابل قبولی تضمین میشود.
برای شروع فرایند تصمیم گیری داده محور، راهبران سازمان باید زمینهٔ دادهمحور شدن را فراهم کنند و این فرایند میسر نخواهد شد مگر با شناسایی منابع داده، قابل دسترس کردن دادهها، استفاده از ابزارهای هوش کسبوکار (BI) و پرورش فرهنگ آزمونوخطا.
چهارمین انقلاب صنعتی، انقلاب دادهها خواهد بود و به نظر میرسد که این جریان، کسبوکارها را برای ایجاد بنیادی مستحکم برای پشتیبانی از کلاندادهها و تحلیل آن برانگیخته است. سازمانهای دادهمحور به جمعآوری، مدیریت و تحلیل کارآمد دادهها نیاز دارند تا بتوانند با اخذ تصمیمات دقیقتر، در عرصه رقابت باقی بمانند.
بنابر مطالعات اخیر فورچون (Fortune)، ۴۸ درصد از مدیران اظهار داشتند که سازمانهای آنها نتایج قابلاندازهگیری را از طریق سرمایهگذاریهای خود بر روی کلاندادههای به دست آوردهاند و نزدیک به ۸۱ درصد آنها سرمایهگذاریهای کلانداده خود را «موفق» توصیف کردهاند.
تحقیقات انجام شده توسط دانشکده اسلون نشان میدهد که نرخ بهرهوری و تولید سازمانهای دادهمحور، ۶ درصد بیشتر از رقبایشان افزایش داشته است. تصمیمگیری مبتنی بر داده، در فرایند جمعآوری و تحلیل دادهها، بر تمامی کسبوکارها اعم از بزرگ و کوچک تأثیرگذار است، چرا که کوچکترین سازمانها هم داده تولید میکنند. برای مثال، دادهها را میتوان از وبسایت سازمانها، شبکههای اجتماعی، معاملات و نظرات مخاطبان جمعآوری کرد.
همینطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، اتکا به داده برای گرفتن تصمیمهای «هوشمند» دادهمحور میتواند به کسبوکار شما کمک کند که از کسبوکارهای همسان خود عملکرد (مالی) بسیار بیشتری داشته باشید.
حال باید پرسید کسبوکارها چگونه میتوانند تصمیمهای مبتنی بر داده بگیرند؟ این چهارگام به شما کمک میکند که در زمینهٔ کسبوکار خود تصمیمهای هوشمندانهٔ دادهمحورانه بگیرید.
شناسایی منابع داده
کسبوکارها میتوانند دادهها را از هر دو منبع داخلی و خارجی جمعآوری و تجزیهوتحلیل کنند. میتوان این فرایند را با جمعآوری دادههای ساده، اعم از دادههای فروش، موجودی کالا یا سوابق مشتری شروع کرد.
کسبوکارها باید دادههای مبتنی بر هدف را در اولویت قرار دهند. راهبران سازمان میتوانند با طرح پرسشهای مناسبی از قبیل «چگونه هزینههای عملیاتی خود را کاهش دهیم؟ » یا «چگونه سرمایه خود را بهتر مدیریت کنیم؟ » به این دادهها برسند. با داشتن یک ایده روشن در مورد حل یک مسئلهٔ مشخص، میتوان منابع دادهای مهم و مناسب برای حل مشکل را شناسایی کرد. گاهی اوقات یافتن این منابعی دشوار است، اما به زحمتش میارزد.
قابلدسترس کردن دادهها
چهبهتر که دادهها دموکراتیزه شوند تا کارمندان هم برای دستیابی و تحلیل دادهها توانمند شوند. با این روش دیگر نیازی نیست که برای دریافت هر گزارشی منتظر کارشناسان داده ماند. در بلندمدت، این یک رویکرد بسیار مقرونبهصرفه، برای تحلیل کلاندادهها خواهد بود. در صورت پیادهسازی این فرایند، انتظار میرود که ارزش سرمایهگذاری کلانداده و تحلیل آنها ۲ برابر شود. وقتی زمینه برای دسترسی به دادهها و ابزارهای تحلیل فراهم شود، تمامی تصمیمگیریها بر اساس داده خواهد بود و این یعنی بالاتر رفتن راندمان کاری و در نتیجه نزدیکتر شدن به اهداف سازمان.
پیداکردن بهترین رویکرد برای پردازش دادهها
برای دستیابی به نتیجه مطلوب، سازمانها باید مشخص کنند که چگونه میتوانند فرایندهای مدیریت داده خود را بهبود بخشند. گاهی تولید دادهها از چند منبع بهصورت لحظهای (چه در داخل و چه در خارج)، میتواند مشکلساز باشد. در صورت نداشتن رویکرد مناسب برای پردازش دادهها، این فرایند میتواند کسبوکارهای کوچک و استارتاپها را بهسرعت خسته کند. حتی اگر سازمان به تیمی از کارشناسان داده مجهز شود، ممکن است لحظاتی وجود داشته باشد که مجبور باشیم بین بینش اخذ شده از دادهها و روشهای تولید فعلی، دست به انتخاب بزنیم.
خوشبختانه سازمانها با بهکارگیری چند داشبورد و ابزار هوش تجاری، میتوانند زمان کمتری را برای پردازش دادهها و زمان بیشتری را برای توسعه استراتژیهای دادهمحور صرف کنند. برخی از این ابزارهای برجسته شامل Tableau Desktop، Microsoft Power BI و Zoho Reports هستند. گزارشهای تولید شده توسط این ابزارها، با مصور کردن شاخصهای کلیدی، یک نمای کلی از کسبوکار ارائه میدهد. همچنین با مشاهده نتایج میتوان بهسرعت فرصتهای فروش مکمل و یا پیش فروشی را شناسایی کرد.
بهترین گزارشها و داشبوردها آنهایی هستند که استفاده از آنها سادهتر است. این نرمافزارها با استخراج دادهها از چندین منبع، به کاربران اجازه میدهد تا شاخصهای اندازهگیری را فیلتر کنند. راهبران سازمان با نهادینه کردن روند تحلیل درستِ دادهها دربخش های مختلف سازمان، ایده بهتری در مورد کارآمدی و اصلاح فرایندها به دست خواهند آورد.
پرورش فرهنگ آزمونوخطا
برای اینکه کسبوکارها بتوانند از کلاندادهها به طور کامل استفاده کنند، باید به فرهنگ آزمونوخطا پروبال دهند. این بدان معناست که راهبران سازمان نهتنها باید ابزارهای هوش تجاری را در اختیار کارمندان قرار داده، بلکه باید به آنها نحوه استفاده از این ابزارها را نیز آموزش دهند. یکی از راههای ارتقای تغییرات سازمانی، استفاده از قابلیتهای کارمندان و پاداش دادن به آنها در صورت استفاده از دادهها برای تصمیمگیری بهتر است.
تمرکز سازمانها باید به حل مشکلات واقعی معطوف شود. به این معنی که یافتن راه حل برای مشکلات و برطرفکردن آنها به کمک بینش عملی باید اولویت سازمانها باشد.
آینده کسبوکارها به تصمیمگیریهای دادهمحور وابسته است. دادهها نیروی محرکه یک سازمان هستند و سازمان برای سادهسازی فرایندهای مدیریت داده و تحلیلهای آن، باید بنیانهای محکمی برای ایجاد فرهنگ دادهمحوری، پایهریزی کند. دستیابی به این فرایندها تنها با شناسایی منابع داده، قابلدسترس کردن دادهها، استفاده از ابزارهای هوش تجاری و پرورش فرهنگ دادهمحوری، امکانپذیر خواهد بود.
منبع | Clutch |
دیدگاه شما